ماجیدە عولیا خۆی ڕووتکردەوە هەڵڵا سازبوو
دوو شەو لەمەوبەر نووسیم: وێبلاگی ئەو کچە میسریە کە وینەی ڕووتی لەخۆی بڵاوکردۆتەوە [تا بەم شێوە پڕۆتیستۆی هەڵاواردنی ڕەگەزی بە تایبەت لە وڵاتانی عەرەبی بکات]، سەرنجی سەدان هەزار کەسی بۆلای خۆی ڕاکێشاوە. چەند ڕۆژ لەمەوبەر کە بۆ یەکەم جار دیتم، هەر خولەک نیزێک بە 10 نەفر سەردانی دەکرد، ئێستا کە تەماشام کرد نیزێک بە 150 کەس لە تەنیا 60 چرکە دا سەردانی ئەو وێبلاگە دەکات… ئاخیری خێر بێت:)
:هاوپۆلهکانComment
لێدوانێک بنووسە هەڵوەشاندنەوەی وەڵام
پۆلین بەندی بابەتەکان
فیلم/ موسیقی
ماڵپــەڕی کوردی
ماڵپەڕی فارسی
ماڵپەڕەکانی ناوخۆ
کۆڕ و کۆمەڵ
- ف. گیراوانی سیاسی کوردستان
- ف. تەکنەلۆجیای زانیاری
- ف. جامعه های حقوق بشر
- مەکتەبی قورئان
- مافی مرۆڤ لە کوردستان و ئێران
- مانگی سووری کوردستان
- ماڵی کرێ لە سەفەر
- ماڵپەڕی فەرمی بەدەپە
- ماڵپەڕی یەژاستار
- مرکز بین المللی مطالعات صلح
- مرکز زلزله نگاری دانشگاه تهران
- ن. لێکۆڵینەوەی ستراتێژی کوردستان
- ناوەندی ڤەژین
- ناوەندی کوردی لێکۆڵینەوەی پزیشکی
کتێب
- فهرههنگی ڕامان. ١
- فەرهەنگی یاسا
- فەرهەنگی ڕامان. ٢
- فەرهەنگی کوردی-فارسی
- فەرهەنگی باڵندە
- قورئان بە کوردی
- لە دیکتاتۆرییەوە بۆ دێمۆکراسی
- مەم و زین/ و. هەژار موکریانی
- مەزرای ئاژەڵان- جۆرج ئۆرویڵ
- مانیفست آزادی زن/ ع. اوجالان
- ماڵپەڕی پەرتووک
- مرۆڤ و دەورووبەر/ م. محەمەد
- ن.مستەفا- بەدەم رێگاوە گوڵچنین
- چل ساڵ خەبات/ ع. قاسملوو
ئەپی کوردی بۆ ئایفۆن و ئەندرۆید
- فێربوونی کورد- ئەندرۆید ماڕکێت
- فەرهەنگی ناوی کوردی
- فەرهەنگی کوردی بۆ ئەندرۆید
- کوردی بە ئینگلیزی لە بازاڕی ئەندرۆید
- کوردی بە تورکی لە بازاڕی ئەندرۆید
- کەی ئێن ئێن لە ئەپڵ ستۆر
- کەیبۆردی کوردی بۆ ئەپڵ/ ڕەنگاڕەنگ
- کەیبۆردی کوردی بۆ ئایفۆن
- کەیبۆردی کوردی بۆ ئایفۆن و مەکبووک
- ئێم ئاڕ تی لە ئەندرۆید مارکێت
- ئەندرۆید بە کوردی
- ئەپی فێربوونی زمانی کوردی
- خەندان لە ئەپ ستۆر
تیڤیزیندی
دۆست و ناسیاو
زمانی کوردی
سویدی/ ئینگلیزی/تورکی
ناوەندی نووچە و شرۆڤەی ڕۆژ
- ههڵهیهک ڕوویدا؛ لهوانهیه ئهم feed کار نهکات. دواتر ههوڵبدهوه.
Rojpress – ڕۆژپرێس
- دیوار – شێرکۆ بێکەس
- وێنەهەواڵ: چیای نەمروود
- ناوی ١٩ میرنشینی کورد لە سەردەمی عوسمانی و قاجارەکاندا
- پەیمانی کۆمەڵایەتی و ڕووبەر و رێژەی کورد لە ئیدارەی خۆبەڕێوەبەری باکوور و ڕۆژهەڵاتی سووریا – ڕۆژئاوا
- شەوزستان، شەوچلە (یەلدا) دیاکۆ هاشمی
- شەوى چلە (جەژنەخۆر) و ڕەنگدانەوەى لە مێژوودا- شەریف فەلاح
- گەڕانێک بە دوای وشەی شەوی یەلدا و شەوی چلە لە شێعری شاعیرانی کوردستاندا ئامادە کردن: ئەفراسیاب گرامی
Archive – ئاڕشیڤ
- تشرینی یهكهم 2016
- ئاب 2016
- تهمموز 2016
- حوزهیران 2016
- ئایار 2016
- شوبات 2016
- كانونی دووهم 2016
- كانونی یهكهم 2015
- تشرینی یهكهم 2015
- ئهیلول 2015
- ئاب 2015
- تهمموز 2015
- حوزهیران 2015
- ئایار 2015
- نیسان 2015
- ئازار 2015
- شوبات 2015
- كانونی دووهم 2015
- كانونی یهكهم 2014
- تشرینی دووهم 2014
- تشرینی یهكهم 2014
- ئهیلول 2014
- ئاب 2014
- تهمموز 2014
- حوزهیران 2014
- ئایار 2014
- نیسان 2014
- ئازار 2014
- شوبات 2014
- كانونی دووهم 2014
- كانونی یهكهم 2013
- تشرینی دووهم 2013
- تشرینی یهكهم 2013
- ئهیلول 2013
- ئاب 2013
- تهمموز 2013
- حوزهیران 2013
- ئایار 2013
- نیسان 2013
- ئازار 2013
- شوبات 2013
- كانونی دووهم 2013
- كانونی یهكهم 2012
- تشرینی دووهم 2012
- تشرینی یهكهم 2012
- ئهیلول 2012
- ئاب 2012
- تهمموز 2012
- حوزهیران 2012
- ئایار 2012
- نیسان 2012
- ئازار 2012
- شوبات 2012
- كانونی دووهم 2012
- كانونی یهكهم 2011
- تشرینی دووهم 2011
- تشرینی یهكهم 2011
- ئهیلول 2011
- ئاب 2011
- حوزهیران 2011
- نیسان 2011
- ئازار 2011
- كانونی دووهم 2011
- كانونی یهكهم 2010
- تشرینی یهكهم 2010
- ئاب 2010
- تهمموز 2010
- حوزهیران 2010
- ئایار 2010
- نیسان 2010
- ئازار 2010
- شوبات 2010
- كانونی دووهم 2010
- كانونی یهكهم 2009
- ئهیلول 2009
- ئاب 2009
- تهمموز 2009
- حوزهیران 2009
- ئایار 2009
- نیسان 2009
- ئازار 2009
- شوبات 2009
- كانونی دووهم 2009
درخواست اجرای ‘حد شرعی’ برای وبلاگ نویس برهنه مصری
مسعود عزیزپور
پژوهشگر مسائل فرهنگی
به روز شده: 18:08 گرينويچ – پنج شنبه 17 نوامبر 2011 – 26 آبان 1390
http://www.bbc.co.uk/persian/arts/2011/11/111117_l06_am_egypt_nude_blogger.shtml
علیاء ماجدة المهدی با نشر عکسهای برهنه خود در اینترنت جنجالی بزرگ در مصر به راه انداخته است
در مصر یک نهاد صنفی برای زن جوانی که عکس برهنه خود را روی وبلاگش در اینترنت قرار داده، “حد شرعی” تقاضا کرد.
“شورای عمومی فارغ التحصیلان رشتههای حقوق و شریعت” بامداد پنجشنبه (۱۷ نوامبر) در بیانیهای از مقامهای رسمی مصر تقاضا کرد که علیا ماجدة المهدی و دوست پسر او کریم عامر را به خاطر “تشویق مردم به فسق و فجور و توهین به ادیان” مطابق ماده ۹۸ قانون جزایی مصر، به مجازات برسانند.
مطالب مرتبط
نویسندگان و هنرمندان مصر در متن ‘جنبش خشم’
وزارت اطلاعات: یک شبکه دین ستیز در اینترنت منهدم شد
موضوعات مرتبط
گزیده ها
علیا ماجدة المهدی با نشر عکسهای برهنه خود در اینترنت جنجالی بزرگ در مصر به راه انداخته است. این دختر جوان که دانشجوی “رشته علوم ارتباطات دانشکده امریکایی قاهره” است، اقدام خود را دفاع از آزادی بیان و اعتراض به سانسور دانسته است.
او به افزایش نفوذ بنیادگرایان و فشار آنها بر زنان برای رعایت “حجاب اسلامی” معترض است و علاوه بر عکس خود، عکس برهنهای از کریم عامر، دوست پسرش، را نیز در ایننترنت منتشر کرده است.
“اسلامگرایان در برابر اقدام علیا خاموش نماندهاند. در “فیس بوک” صفحهای راهاندازی شده است که اعدام علیاء ماجده المهدی را خواستار شده است؛ مؤسسان سایت برای این هدف عضو میپذیرند و آرای عمومی را بسیج میکنند”
عکس علیا در زمانی اندک در هزاران وبلاگ و سایت اینترنتی در مصر و سایر کشورهای عربی بازچاپ شد.
در این عکس سیاه و سفید دختری جوان دیده میشود که چیزی به تن ندارد مگر جوراب ساقه بلند و کفش. علیا نخستین زنی است که در یک کشور عربی عکس واقعی خود را با نام و نشان در اینترنت منتشر می کند.
او که گفته میشود در قاهره زندگی میکند، روز چهارشنبه (۱۶ نوامبر) بیست ساله شد.
علیا وبلاگ خود را با شعارهایی “الحادی” تزیین کرده است: “نگاه کنید: من برهنه هستم، همین جور که هستم قبولم کنید!” یا «آزادی دادنی نیست، گرفتنی است» و «مصر نه عربی است و نه اسلامی، فقط مصری است.»
علیا در صفحه “فیس بوک” خود نیز عکسهایی منتشر کرده که میتوان از آنها “توهین به اسلام” را برداشت کرد. در یکی از عکسها او برهنه ایستاده و کفش خود را روی یک روسری قرار داده است.
علیا در صفحه “فیس بوک” در پاسخ به این اتهام که به اعتقادهای دیگران توهین کرده است، مینویسد: “من به هیچ کس توهین نکردهام. من به تکه پارچهای توهین کردم که نماد بردگی زنان است.»
او خود را یک “زن آزادیخواه، فمینیست و غیرمذهبی مصری” میداند و میگوید که از شانزده سالگی به دین اعتقاد ندارد.
واکنشهای تند به نشر عکسهای برهنه
“علیا ماجدة المهدی بیست ساله که دانشجوی “رشته علوم ارتباطات در دانشکده امریکایی قاهره” است، اقدام خود را دفاع از آزادی بیان و اعتراض به سانسور عنوان کرده است”
با انتشار عکسهای برهنه علیا، شمار بازدیدکنندگان از وبلاگ او، ناگهان افزایش بیسابقهای یافت و گفته میشود که هم اکنون بازدید از وبلاگ او به نام “مذکرات ثائره” (یادداشتهای زنی انقلابی) از هر سایتی در کشورهای عربی بالاتر است.
در مصر کمتر رسانهایست که به نشر عکسهای علیا واکنش نشان نداده باشد. به علاوه هزاران سایت در ستایش یا نکوهش اقدام او مطلب منتشر میکنند.
بسیاری از سایتهای لیبرال یا نواندیش، از اقدام علیا حمایت کرده، جسارت و شهامت او را ستودهاند. هزاران دختر از کشورهای گوناگون گفتهاند که از الگوی او پیروی خواهند کرد. بسیاری از آنها با شعار “ما همه علیا” هستیم، عکسهای خود را برهنه در تویتر یا فیس بوک منتشر کردهاند، هرچند روشن نیست که واقعا عکس خودشان باشد.
در برابر عدهای نیز کار علیا را اقدامی افراطی و غیرمسئولانه میدانند که نه تنها به سود جنبش دموکراسی خواهی در مصر نیست، بلکه آب به آسیاب اسلامگرایان میریزد.
علیا
“به آن مدلهای برهنهای فکر کنید که در دانشکده هنرهای زیبای قاهره تا سالهای اوایل دهه ۱۹۷۰ بدن خود را در برابر هنرمندان قرار میدادند”
علیا خود را عضو یا هوادار جنبش “ششم آوریل” (جبهه دموکراتیک مصر) دانسته بود، اما این جنبش که از نیروهای مؤثر و رادیکال مصر است، وابستگی او را تکذیب کرده و اقدامش را نکوهیده است.
این جریان میگوید که اقدامات تحریکآمیز و توهین به احساسات و عقاید عامه مردم، نه تنها به سود جریانات لیبرال نیست، بلکه باعث ترس و دوری لایههای سنتی جامعه از جنبش اصلاحات میشود.
برای بازماندگان رژیم حسنی مبارک، نیز این فرصتی برای ضربه زدن به تحولات است. با این دستاویز آنها میتوانند تبلیغ کنند که جوانان انقلابی تنها به خاطر هرزگی و بی بندوباری به خیابانها ریختند و نظام پیشین را سرنگون کردند.
اسلامگرایان در برابر اقدام علیا خاموش نماندهاند. در “فیس بوک” صفحهای راهاندازی شده که اعدام علیا ماجده المهدی را خواستار شده است؛ مؤسسان سایت برای این هدف عضو میپذیرند و آرای عمومی را بسیج میکنند.
واکنش به رشد بنیادگرایی
اقدام علیا ماجده المهدی بازتاب سرخوردگی و یأسی است که این روزها بسیاری از جوانان انقلابی مصر را فرا گرفته است. با قدرتگیری “شورای نیروهای مسلح” و آشکار شدن عملکرد و برنامههای آن، بسیاری از فعالان انقلاب ۲۵ ژانویه خود را بازنده میبینند و از “شکست انقلاب” سخن میگویند.
با سقوط حسنی مبارک، رهبر پیشین، هیچ یک از اهداف انقلاب مصر تحقق نیافته است. نابرابریهای اقتصادی، نابسامانیهای اجتماعی و فشارهای سیاسی همچنان ادامه دارد.
نسل اینترنت، جوانان مجهز به فیس بوک و وبلاگ و تویتر، نقشی مهم در انقلاب دموکراتیک مصر ایفا کردند، اما شاهد این واقعیت تلخ هستند که تلاشها و فداکاریهای آنها حاصلی درخور نداشته است.
فشار سانسور تا حدی کاهش یافته، اما به نظر میرسد که نیروهای اسلامی هستند که بیشتر از آن سود میبرند، تا روشنفکران و فعالان مدنی. محافظهکاران به تعصب مذهبی دامن میزنند. مجالس وعظ و خطابه در کانالهای مذهبی رونق فراوان یافته است.
مراجع و شخصیتهای دینی با صراحت و جسارت بیسابقهای از اجرای “شریعت” سخن میگویند. آنها از زنان میخواهند که “حجاب اسلامی” را رعایت کنند و به موازین اسلامی احترام بگذارند. جامعه در عرصه آزادی زنان و رفتارهای جنسی به محافظهکاری بیشتر روی آورده است.
در شرایط “تعرض ایدئولوژیک اسلامگرایان” علیا و سایر جوانان انقلابی قصد دارند با روشنگری و فعالیت در فضای مجازی در برابر این فشارها پایداری کنند، هرچند امکان دارد تلاش آنها محافظهکاران را قویتر و جریتر کند.
واقعیت این است که اسلام رکنی بنیادی از هویت ملی مصر است. جامعه شرک و الحاد و بیدینی را نمیپذیرد و آن را با سختترین مجازاتها کیفر میدهد. در مصر همه سازمانها و حتی گروههای چپگرا، خود را ملزم به احترام به عقاید دینی میدانند.
“طبق آمار و عکسهایی که در رسانههای جمعی منتشر شده است، تعداد زنان با روسری روز به روز افزایش مییابد. گرایش سکولار در جامعه مصر که از اوایل قرن بیستم تا نیمه دهه ۱۹۷۰ پیوسته رو به رشد بود، هر روز کمرنگتر میشود”
طبق آمار و عکسهایی که در رسانههای جمعی منتشر شده است، شمار زنان با روسری روز به روز افزایش مییابد. گرایش سکولار در جامعه مصر که از اوایل قرن بیستم تا نیمه دهه ۱۹۷۰ پیوسته رو به رشد بود، هر روز کمرنگتر میشود.
علیا در وبلاگ خود به همین واقعیت اشاره میکند، آنجا که خطاب به بنیادگرایان میگوید: “به آن مدلهای برهنهای فکر کنید که در دانشکده هنرهای زیبای قاهره تا سالهای اوایل دهه ۱۹۷۰ بدن خود را در برابر هنرمندان قرار میدادند.”
حسنی مبارک در برابر غرب همواره فخر خود را مهار کردن اسلامگرایان قلمداد میکرد. رژیم سکولار مصر، رهبران و فعالان “اخوان المسلمین” را به زندان میافکند، اما گروه افراطی “سلفی”، تا وقتی به سیاست کاری نداشت، از آزادی کامل برخوردار بود. اکنون این بنیادگرایان هم در عرصه سیاسی و هم در فضای اجتماعی فعال شدهاند. آنها دولت را به فساد و تبهکاری متهم کرده و گروههای اسلامی معتدل را “انحرافی” میخوانند، و به چیزی کمتر از “صدر اسلام” راضی نیستند.
کارشناسان بر نکتهای مهم انگشت میگذارند: با سقوط رژیم حسنی مبارک گروه بزرگی از اسلامگرایان از عربستان سعودی به مصر برگشتهاند. آنها تنها پول و ثروت با خود نمیآورند، بلکه عقاید افراطی سلفی و وهابی نیز رهآورد دیگر آنهاست که بنیادهای سکولار جامعه مصر را تهدید میکند.
وێبلاگەکەی ماجیدە
http://arebelsdiary.blogspot.com/
ئەوەش فەسیبووکی کوردەکانی لایەنگری ماجیدە
http://www.facebook.com/events/178997422189745/
گفتوگو با علیا ماجده المهدی:برهنه میشوم تا باشم
یکشنبه, 08/29/1390 – 13:37
http://radiozamaneh.com/society/women/2011/11/20/8452
برگردان:
برگردان: نون- الف
وبلاگنویس مصری، علیا ماجده المهدی، این روزها بدل به فردی شده که در خاورمیانه و در هر خانهای نامش به گوش میخورد و جنجالی جهانی را برانگیخته است. دلیل این کار اما عکسهای برهنهای است که او از خود در فضای مجازی منتشر کرده است. کار او مورد پوشش رسانهای گسترده قرار گرفت و خشم بسیاری را در مصر برانگیخت.
این کار او همچنین لیبرالها را نگران کرده تا مبادا پس از انتخاب احتمالی آنها در انتخابات هفته آینده، بر چشمانداز سیاسی آنها تاثیر بگذارد. علیا ماجده المهدی خودش را آتئیست میخواند. او پنجماه گذشته را با دوست پسرش زندگی کرده که یک وبلاگنویس به نام کریم عامر است. کریم سال ۲۰۰۶ به دلیل انتقاد از اسلام و توهین به رئیسجمهور سابق، حسنی مبارک، به چهارسال زندان محکوم شد. گفتوگویی که میخوانید، گفتوگوی اختصاصی علیا ماجده المهدی با سیانان است.
به چه دلیل عکسی برهنه از خودت روی توییتر منتشر کردی و چرا در آن عکس جوراب ساق بلند زنانه مشکی و کفشهای پاشنه بلند قرمز به پا داشتی؟
علیا ماجده المهدی: پس از اینکه عکسم از روی فیسبوک حذف شد، یکی از دوستان مذکرم از من پرسید: آیا میتوانم عکست را روی توییتر منتشر کنم یا نه؟ من پذیرفتم چرا که از زن بودن خود شرمنده نیستم، آن هم در جامعهای که زنان در آن چیزی نیستند جز ابژههای جنسی که هر روز مورد آزار و اذیت مردانی قرار میگیرند که هیچ چیز راجع به سکس و اهمیت زن نمیدانند. این عکس برای من نوعی “بیان بودن” است. من بدن انسان را بهترین فضای بازنمایی هنری این موضوع میبینم. من عکس را شخصاً با استفاده از تایمر دوربینم گرفتم. رنگهای قوی قرمز و مشکی روی من تاثیرگذار بودند.
درون بدنی که در آن عکس برهنه میبینیم واقعاً چه کسی هست؟
من میخواهم متفاوت باشم. عاشق زندگیام و بیش از هر چیزی عاشق هنر، عکاسی و بیان اندیشههای خود از طریق نوشتن هستم. به همین خاطر بود که در رشته مطالعات رسانهها درس خواندم و امیدوارم بتوانم به جهان تلویزیون راه پیدا کنم تا از آن طریق بتوانم حقیقت را به نمایش بگذارم در برابر دروغهای بیشماری که هر روز در این جهان بار آن را بر دوش میکشیم. من تصور نمیکنم که تنها راه بچهدار شدن ازدواج است، از نگاه من فقط عشق مطرح است.
واکنش والدین مسلمان شما چه بود؟ احساس آنها نسبت به زندگی با دوست پسرت بدون آیین ازدواج چیست؟
آخرین بار ۲۴ ساعت پیش با آنها حرف زدم. مایلند که از من حمایت کنند و به من نزدیکتر شوند؛ خصوصا پس از انتشار عکسها، اما هنوز هم کریم را متهم میدانند که من را شستوشوی مغزی داده است. اما او تمام مدت از من حمایت کرده است. من چندماه پیش به خاطر اینکه والدینم سعی کردند زندگیام را از طریق عدم پرداخت شهریه دانشگاهم کنترل کنند، از اییوسی (دانشگاه آمریکایی قاهره) اخراج شدم.
رسانهها به تو میگویند انقلابی اما تو در ماه فوریه در طول مدت ۱۸ روزِ انقلاب در میدان تحریر نبودی. آیا جدا از عکس برهنهای که در فضای مجازی گذاشتی، روحیه سیاسی در تو وجود دارد؟
من هرگز سیاسی نبودم. بار اول در روز ۲۷ ماه مه به تظاهرات پیوستم چرا که احساس میکردم به حضور و تصمیمگیری من نیاز هست. باید آینده مصر را عوض میکردم و از این رو دیگر ساکت نماندم. اینجا لازم است که روشن کنم من جزئی از جنبش ششم آوریل (گروهی سیاسی در مصر که از پیشروان انقلاب در مصر بودند) نیستم چرا که اخیراً شایعاتی در این زمینه توسط حزب دموکراتیک ملی مبارک شنیده میشود. آنها میخواهند روی بازخوردهای عکس سرمایهگذاری کنند.
من از زن بودن خود شرمنده نیستم، آن هم در جامعهای که زنان در آن چیزی نیستند جز ابژههای جنسی که هر روز مورد آزار و اذیت مردانی قرار میگیرند که هیچ چیز راجع به سکس و اهمیت زن نمیدانند. این عکس برای من نوعی “بیان بودن” است
چیزی که مرا شگفتزده کرد بیانیه جنبش ششم آوریل بود که در آن مشخص کرده بودند که علیا ماجده المهدی جزئی از سازمان ما نیست و اینکه آنها آتئیسم را اصلاً قبول ندارند. کجاست آن لیبرالیسم و دموکراسیای که مدعیاش بودند؟ آنها برای جاهطلبیهای سیاسی خود تنها آنچه را میگویند که جامعه میخواهد.
نظرت راجع به آزمایش اجباری باکرگی چیست که ارتش مصر از دهها دختری میگیرد که در میدان تحریر بازداشت شدهاند؟
به اعتقاد من این موضوع دقیقاً نوعی تجاوز است. در درجه اول آن ارتشیهایی که این تست را انجام میدهند باید مجازات شوند چرا که بدون رضایت دخترها چنین کاری را انجام دادهاند، اما به جای آن دخترها باید شرمنده باشند و بسیاری از آنها به اجبار سکوت کنند.
آیا در این انقلاب جنسی، تو سکس ایمن را هم تجربه کردی؟
اغلب مصریها درباره سکس پردهپوشی میکنند، چرا که با این تفکر بزرگ میشوند که سکس چیز بدی است و کثیف است و در مدارس هیچ حرفی از سکس زده نمیشود. سکس برای اکثریت فقط مردی است که از زنی استفاده میکند و هیچ ارتباطی بین آنها نیست و بچهها تنها بخشی از این معادلهاند.
من ابداً نسبت به انقلاب مثبت فکر نمیکنم تا زمانی که شاهد فوران یک انقلاب اجتماعی نباشیم. زنان زیر سایه اسلام تنها ابژههایی برای استفاده خانگیاند، اما من جایی نمیروم و تا آخر علیه تبعیضها خواهم جنگید
برای من اما سکس بیان احترام است؛ دغدغهای برای بیان عشق که در سکس جمع میشود تا هر دو طرف را راضی کند. من سکس ایمن را تجربه کردهام، اما قرص نمیخورم چرا که مخالف سقط جنین هستم. از دست دادن بکارتم در سن ۱۸ سالگی برای من همراه با لذت بود، چرا که با مردی بودم که عاشقش بودم و ۴۰ سال از من بزرگتر بود. کریم عامر مرد دوم زندگی من است و دومین عشقم.
وضعیت زنان را در “مصر جدید” چطور میبینی و آیا اگر انقلاب به موفقیت نرسد کشورت را ترک میکنی؟
من ابداً نسبت به انقلاب مثبت فکر نمیکنم تا زمانی که شاهد فوران یک انقلاب اجتماعی نباشیم. زنان زیر سایه اسلام تنها ابژههایی برای استفاده خانگیاند، اما من جایی نمیروم و تا آخر علیه تبعیضها خواهم جنگید. زنان بسیاری حجاب به سر میکنند تنها به خاطر فرار از آزار و اذیت هنگام راه رفتن در خیابانها. من از این متنفرم که جامعه به روی همجنسگرایان برچسب غیرعادی میگذارد. تفاوت که غیر عادی نیست!
برنامه آیندهات با کریم چیست و فکر میکنی ادامه کلنجار رفتن با این گرفتاری جدید بدنامی برایت سخت باشد؟
در این ماجرا پی بردم که دوستانم واقعاً چه کسانی هستند و کریم را دارم که مرا عاشقانه دوست دارد. او به عنوان ناظر رسانهای مشغول به کار است و من نیز به دنبال کار میگردم. از چیزهای ساده در زندگی استقبال کردهام و به هر کلمهای که میگویم اعتقاد دارم. دوست دارم در خطر زندگی کنم و تحت فشار همه تهدیدهایی باشم که به گوشم میرسند تا آنجا که آزادی واقعیای را به دست بیاورم که همه مصریها برای آن میجنگند و روزانه برای آن میمیرند.
ئارەش دەکلانیش خۆی ڕووتکردەوە
http://www.daklan.com/
http://www.radiozamaneh.com/society/humanrights/2011/11/20/8464
انقلاب زن برهنه مصری
بهداد بردبار- سارا شاد
بهداد بردبار- سارا شاد – یک زن جوان مصری در اقدامی اعتراضی، عکسهای برهنه خود و دوست پسرش را در وبلاگش منتشر کرد. این وبلاگ در روزهای گذشته هزاران بازدیدکننده داشت به گونهای که تعداد بازدیدکنندگان آن در هر ثانیه به سه نفر رسید و باعث شد این اقدام به یک جنجال رسانهای بیانجامد.
علیا ماجده المهدی، دختر انقلابی مصری نخستین زنی نیست که از “برهنگی اندام” برای مبارزه با خشونت بهره گرفته است. پیش از این زنان یمنی پس از ماهها سرکوب دولتی علیعبدالله صالح، چادرهای خود را سوزاندند تا نسبت به خشونت حاکم اعتراض کنند. حرکت نمادین آنها بر اساس یک سنت قدیمی صورت گرفت که در آن زنان عرب، چادرهای خود را آتش میزدند تا به این وسیله از مردان بخواهند به جنگ افروزی پایان دهند.
اما بسیار پیش از این یعنی در قرن یازدهم میلادی، بانو گودیوا، همسر دوک کاونتری در اعتراض به مالیاتهای سنگینی که همسرش بر مردم فقیر شهر وضع کرده بود برهنه شد و روی اسب نشست. و این چیزی نبود جز خواسته دوک. او برای کاهش مالیاتها، شرطی تعیین کرده بود که بانو گودیوا نتواند انجام دهد. با اینهمه گودیوا بر خلاف تصور همسرش این کار را کرد هرچند با حرکتی آمیخته به شرم و در حالی که سینههای خود را با گیسوانش پوشانده بود. همان وقت مردم شهر به احترام او در خانهها ماندند و در و پنجرهها را بستند تا با گودیوای فداکار و شرمگین همراهی کنند.
اما این واکنشها در برابر علیا، دختر بیست ساله مصری نه به بستن در خانهها و پنجرهها نزدیک است و نه به همراهی و همدلی عمومی. شاید از این جهت که این بار یک زن نه از موضع وابسته به “قدرت” بلکه از موضع یک مبارز و منتقد در اعتراض به جامعهای خشن، مردسالار، تبعیض گرا، نژادپرست و مملو از آزار جنسی برهنه شده و به انتشار عکسهای خود در اینترنت اقدام کرده است. آن هم در جامعهای که هنوز بوسههای زن و مرد در فضاهای عمومی، یک “تابوی فرهنگی” است. جامعهای که حتی پس از انقلاب اخیر هم نتوانسته برای زنان بستری مناسب فراهم آورد برای گام برداشتن به سوی برابریهای جنسیتی.
تن ابزار اعتراض
اگر زنان یمنی فقط چادرهای خود را از سر کندند تا از مردان(صاحبان قدرت) برای پایان دادن به خشونت درخواست کنند؛ علیا تن خود را که البته به طور کامل برهنه هم نیست – پوشیده با جوراب و کفش – نه برای تهدید و ارائه درخواست که برای نشان دادن حقانیت آزادی بیان در یک شبکه اطلاع رسانی منتشر کرده و مخاطبان او نه فقط مردهای مصری بلکه مردمی هستند که این دختر بیست ساله خطاب به آنها در وبلاگش مینویسد: “این اعتراضی است برای فقدان آزادی بیان در مصر زیرا برهنگی میتواند «واقعیت عریان» را به نمایش بگذارد.”
اگرچه او نخستین زنی نیست که در مصر به وضعیت خشونت علیه زنان در جامعهاش اعتراض کرده؛ پیش از این نیز گروهی از وبلاگ نویسان مصری در اعتراض به آزارهای خیابانی علیه زنان مصری به انتشار انبوهی از مطالب دست زدند. با این همه موج آن اعتراضها تا حدی شدید نبود که بتواند از رفتار تحقیرآمیز نیروهای امنیتی مصر با زنان بکاهد. در جریان انقلاب مصر، نیروهای پلیس دختران بازداشت شده را به زور معاینه میکردند تا بدانند آیا باکره هستند یا نه؛ اقدامی که از جانب سازمان عفو بین الملل نوعی شکنجه محسوب شد.
حالا این علیا ماجده المهدی است که جریان تازهای از اعتراضها را علیه خشونت زنان در مصر به راه انداخته تا جایی که هزاران دختر از کشورهای گوناگون گفتهاند که از الگوی او پیروی خواهند کرد. بسیاری از آنها با شعار “ما همه علیا” هستیم، عکسهای خود را برهنه در تویتر و فیس بوک منتشر کردهاند.
اما به نظر میرسد شدیدترین موضعگیری در برابر این حرکت علیا از جانب اسلامگرایان مصری صورت گرفته باشد. هم آنهایی که خواستار اجرای شریعت اسلام هستند این بار در مقابل یک زن بیست ساله که سابقه مبارزه و عضویت در جنبش شش آوریل را نیز دارد. آنها موضع شدید گرفتهاند و او را مستحق اجرای حد شرعی میدانند.
تا جایی که اعضای جنبش “شش آوریل” عضویت علیا را در این گروه منکر شده و بر این مساله اصرار دارند که جنبش آنها هیچ عضوی ندارد که به چنین رفتارهای شنیعی دست بزند. آنها همچنین مدعیاند که منتسب کردن علیا به جنبش شش آوریل، یک توطئه است بر همین اساس از عضویت او در جنبش خودشان اعلام برائت میکنند.
ظاهرآ واکنش اسلامگرایان به این حرکت اعتراضی، خشمگینامه بوده به گونهای که آنها نسبت به الگوی رفتاری احتمالی زنان در آینده مصر از حالا ابزار نگرانی میکنند و میکوشند به افکار عمومی جامعه درباره روی کار آمدن سکولارها و ترویج رفتارهای مشابه با حرکت اعتراضی علیا هشدار بدهند.
از سوی دیگر احزاب سکولار نیز نگران واکنش احتمالی رای دهندگان در انتخابات بعدی مصر هستند که شاید به دلیل افکار سنتی اکثریت مردم به نفع اسلامگرایان نتیجه دهد.
در چنین شرایطی است که علیا برهنه ایستاده است و به دوربین زل میزند. انگار که به مخاطب خود میخواهد بگوید: همین بود! این همه قوانین سختگیرانه و فشار برای مخفی کردن همین اندامی که الان میبینی؟ او نه تنها همچون گودیوا از برهنه کردن اندام خود شرمگین نیست، بلکه میخواهد برچسب “شرمگاه” را نیز که در برخی فرهنگها به “اندام جنسی زن” نسبت میدهند بیاعتبار سازد.
علیا شاید یک فمینیست، یک فیلسوف و یک تئوریسین سیاسی نباشد، اما بدون شک یک “مبارز” است که در معمولیترین و عادیترین حالت وجودی خود به اعتراض با خشونتی دست میزند که نه فقط از سوی اسلامگرایان، بلکه به شیوههای مختلف از سوی واپسگرایان فرهنگی علیه زنان جامعه اعمال میشود.
پانویس:
در مورد افسانه گویدیوا به اینجا مراجعه کنید.
http://en.wikipedia.org/wiki/Lady_Godiva